سیستانیها

لطفاً نظرات و انتقاداتون رو درباره وبلاگ به ما انتقال دهید. با تشکر مدیر وبلاگ

سیستانیها

لطفاً نظرات و انتقاداتون رو درباره وبلاگ به ما انتقال دهید. با تشکر مدیر وبلاگ

سلام دوستان

بعد از مدتها موفق شدیم یه سرویس موفق برای وبلاگ سیستانیها پیدا کنیم.

به ما سر بزنید.

www.sistaniha.mihanblog.com

اطلاعیه مدیرت وبلاگ

با توجه به کم بودن امکانات سرویس دهنده بزرگ و پر سرعت بلاگ اسکای و با تشکر از مدیران این سرویس دهنده بزرگ و با عرض پوزش به دلیل کم بودن چند امکان بلاگ اسکای نسبت به سرویس دهنده های دیگر ، جهت هر چه بهتر شدن وبلاگ سیستانیها سرویس دهنده این وبلاگ به زودی تغییر خواهد یافت.

امید است در آینده ای نزدیک تر این چند امکان دیگر هم به این سرویس دهنده افزوده گردد.

با تشکر

کاوه

آلبوم جدید حامی شریف

آلبوم جدید و فوق العاده حامی شریف

 

خداحافظ گل نازم تموم عاشقا باختن ...... ببین غم گریه هام از عشق چه زندونی برام ساختن

خداحافظ گل پونه گل تنهای بی خونه ...... لالایی ها دیگه خوابید به چشمونم نمی شینه

یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند...... یکی با دست ناپاکش گلای باغچه مو سوزوند

تو این شبهای تو در تو خداحافظ گل شب بو ...... هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو

خداحافظ گل مریم گل مظلوم پُر دردم ...... نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم

نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم ...... از این  فصل سکوت و شب غم بارون رو بردارم

نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی ...... تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی

تو این رویای سر در گم خداحافظ گل گندم ...... تو هم بازیچه ای بودی تو دست سرد این مردم

 خداحافظ گل پونه که بارونی نمی تونه ...... طلسم بغض رو برداره از این پائیز دیوونه

Shab naghashi.mp3

شهادت مظلومانه بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا تسلیت باد

خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجه ‌ی بزرگ است. دیدم فاطمه نیست. خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست. نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است.

 

چو ایران نباشد تن من مباد

اینک زمین را می ستاییم؛
زمینی که ما را در بر گرفته است.
ای اََهوره مَزدا !
زنان را می ستاییم.
زنانی را که از آن ِتو به شمار آیند
و از بهترین راستی برخوردارند، می ستاییم.
                                                              اوستا - یسنا 38 - بند 1

  •  چو ایران نباشد تن من مباد

کوروش دوم، معروف به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد) شاه پارسی، به خاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده ها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده است. کوروش نخستین شاه ایران و بنیانگذار دوره شاهنشاهی ایرانیان میباشد.واژه کوروش یعنی "خورشیدوار". کور یعنی "خورشید" و وش یعنی "مانند".ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان، که وی ممالک ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می نامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسحشده توسط پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند . درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چند گانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشده . کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی درباره آنها تحقیقاتی صورت گرفته، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیات قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش بزرگ است که موجهترین دلایل را برای احراز این لقب دارا میباشد.

حال با این همه فرهنگ و تمدن ، فرهنگ چندین هزار ساله ما ایرانیان را زیر سوال قرار داده اند و فیلمی دروغین از تاریخ سرزمین پاک آریایی ساخته شده است.

فیلم 300 فیلمی دروغین بود که جای این همه تبلیغات نداشت و کشور ایران با این همه سابقه تمدن و فرهنگ با این فیلم از نظر فرهنگی وتمدنی خراب شدنی نیست و متاسفانه ما خودمان با تبلیغات رسانه ای این فیلم را بزرگ کردیم . واز جنبه مزاح عرض کنم که این فیلم با این همه اغراق و از قول عوام لاف ، محصول بالیوود بود نه هالیوود

این فیلم مربوط به دروغ تاریخی یونانی ها در مورد ایستادگی 300 سرباز اسپارتی در برابر 1000000 سرباز خشایارشاه در تنگه ترموپیل و ازبین رفتن تمام سربازان ایرانی است.البته در این فیلم ایرانی ها قومی وحشی و بربر و فاقد هرگونه فرهنگ نشان داده شده اند.

 

حدیث روز

علی ابن ابیطالب : پیش از این که نسبت به کاری تصمیم بگیری مشورت کن ، و قبل از این که وارد عمل شوی ، فکر کن

دهه فاطمیه تسلیت باد

دهه فاطمیه به همه شیفتگان بی بی فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای  که  سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده  است

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش تنها ، به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی  را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .

آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن  مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق  پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است  واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش  به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .

داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است .  حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .

فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک » 

 


سخنانی گوهر بار از بانوی بزرگ اسلام:

ای علی ! من از پروردگارم شرم دارم که چیزی از تو درخواست کنم که توان برآوردن آن را نداشته باشی .

از دنیای شما محبت سه چیز را در دل من نهاده شد: تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر وانفاق در راه خدا

آنگاه که درروز قیامت برانگیخته شوم ، گنهکاران امت پیامبر اسلام (ص) را شفاعت خواهم کرد.

مریم

به نام آنکه اشک را آفرید تا سرزمین عشق آتش نگیرد

Image and video hosting by TinyPic

ای تو مریم عزیز قصه هام
می دونم که عمری از تو من جدام
اما شبها با چشمهای گریونم
می زارم عکس تو روی این چشمام
دل من می خواد مثل همون روزا
تو منو عاشقونه صدا کنی
پر بگیری توی آسمون دل
غصه را از تن من جدا کنی
ای پری خوب من منو ببخش
بگذر از خطا و تقصی دلم

 

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست

چه دل است این دل من ...... که ز یک ارزش اشک

بر رخ رهگذری...... یا زنالیدن مادر به فراق پسری ...... دل من می شکند

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست ...... گریه در خلوت دل ننگ که نیست

چه دل است این دل من؟ که زتردی چو یکی ساقه تاک ...... به شتابی که تگرگ ...... بشکند ساقه او از هم بدرد پیکر برگ

یا به آسانی یک شاخه گل می شکند

چه دل است این دل من؟

هر کجا اشک یتیمی رنجور ...... می چکد بر سر مژگان سیاه

هر کجا چشم زنی غم زده با یاد پسر ...... به راه ...... دل من می شکند

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست ...... گریه در خلوت دل ننگ که نیست

چه دل است این دل من؟

در مزاری که زنی ناله کند ...... به عزای پسرش ...... یا یتیمی که کند گریه در سوگ پدرش

جانم آید به خروش ...... ور ببینم پر خونین کبوترها

یا یکی بچه گنجشک که شکسته پرش ...... دل من می شکند

حالت دخترکی کوچک و تنها و فقیر ...... که به حسرت کند از شیشه اشک.....

به عروسک نگه گاه به گاه ...... و زدل تنگ کند ناله و آه ...... دل من می شکند

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست ...... گریه در خلوت دل ننگ که نیست

ناله پیرزنی غمزده و دست تهی ...... که ندارد نفسی

ضجه مرغ اسیر کند ناله به کنج قفسی

هق هق مرد غریبی که بلا دیده بسی

حالت دختر زشتی که زشرم ...... رو ندارد به کسی ...... دل من می شکند

هر کجا در نگه تازه نهالانی خرد ...... از ستیز پدر و مادر خشم آلود

می وزد بوی طلاق ...... و زپراکندگی عائله ای بر خیزد ...... در سرا بانگ فراق

دل من می شکند ...... چه کنم دلم از سنگ که نیست ...... گریه در خلوت دل ننگ که نیست

آن زمانی که به دنبال شهید ...... مادر خون به دل ...... سینه می کوبد و می نالد و می گرید زار

همچنان ابر بهار ...... یا زمانی که نشیند در اشک ...... بر سر سنگ مزار

و به فریاد کند نام پسر را تکرار ....... دل من می شکند

چه کنم دلم از سنگ که نیست ...... گریه در خلوت دل ننگ که نیست

چه دل است این دل من

دلم از ناله مرغان چمن می شکند

زخیال غم مردم دل من می شکند

دلم از داغ شهیدان وطن می شکند

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست ...... گریه در خلوت دل ننگ که نیست

چه کنم؟ دلم از سنگ که نیست

دل من می شکند